رقص اندام 2

رقص اندام 2 Lyrics

(تهی) بیا.... بیا... بیا.. از وقتی که وارد پارتی شدم در و دافارو نگا همه باربی شدن کمرا یکی به چپ میره یکی به راست تهی..ابلیس تو مهمونی ایکیپ ماست آهنگهامون پخش میشه از باند ضبت دافی بیا پیکو برو بالا بام یه ضرب دختر پس چرا بیکار نشستی؟ بیا بریم با همدیگه هیپ هاپ برقسیم وقتشه دستمو تو دست نگهدار تکون هیکله و بازی رقص اندام با این لفظی که میمونم شب پیشت مث دود شیشه قلیون میشه تصفیه وقتی که عطریکه بدنت بهم چسبیده...پس دیگه نزدیکه تختیکه تو اطاقمه دراز بکش تا من اوستا ببینم چی داری زیر دامن کوتات بلرزونش بچرخونش تو اون کمرو بلرزونش بچرخونش تو اون کمرو بلرزونش بچرخونش تو اون کمرو بلاخره دیدم چه عجب تورو (ابلیس) دافای مارو دیدن همشون گرخیدن اینادافای مارو دیدن همشون گرخیدن بیا دافام شیرینن مال تو که تلخه واسه کل اومدی که خودش کلی فرقه حقه ابلیسه دافش ها! اینا میدونن که حسین رفته تا غرق دافشه رقصونه گرچه سخته اما میرقصونه میدونه که خیلی وقته غیرت دارم نگا نکن پس به داف من میخوایم برقصیم پس برو کنار خواهشا" همه برادرا چشارو درویش کنن تا من دافمو تو رقص یکم منفیش کنم برگرد پشت به من مرگ من پشت دوست دارم برگرد جفت ندارم مث تک روش مالم خوش دارم یک هشدارم بدم به فنجا فش دادم کسیرو که رقسو فر داد قر داد دافی بازم از جلو تهی...ابلیس میخوان کنن مست تورو (تهی) بلرزونش بچرخونش تو اون کمرو بلرزونش بچرخونش تو اون کمرو بلرزونش بچرخونش تو اون کمرو بلاخره دیدم چه عجب تورو (ابلیس) دافای مارو دیدن همشون گرخیدن اینادافای مارو دیدن همشون گرخیدن (تهی) بیا برقصونش تو کمرو با ما حسین امشبو بذار مخ زدنو کنار (ابلیس) الان میان بگو کنترل دست کیست ولومو ببر بالا تا صد دویست ابلیس....تهی دوتا تک ستاره پیک سیک برین بالا با یه شصت اشاره (تهی) دختر داری نشون میدی با دست چی؟ زودتر پیک برو بالا تا مست شی (ابلیس) اسم دافامون تو کتیبه ها پیدا میشه اسمش سکینست میاد جلو شیدا میشه (تهی) حسین اصلا" اسمش مهم نیست مهم اینه که دافم دستخورده نیست وقتی شادابی شاخ داری شاه دافی واسه منو حسین حکم شام داری (ابلیس) اگه گفتم من گشنم من شام بدیم! حسین دافارو بلند کن تا مکان بریم!!! ماها شاعریم شما شاهدین یکم وقتتونو به ماها بدین پس بیا بریم یکم حال کنیم (تهی) بیا اصل و اصولو رد کنیم (ابلیس) درو دافا با ما همه حال میکنن (تهی) تهی ابلیس رو کمر خال میکوبن (ابلیس) دافای مارو دیدن همشون گرخیدن اینادافای مارو دیدن همشون گرخیدن (تهی): حاجی بری اینجا دیگه حال نمیده (ابلیس):یواش بریم

 نوشته شده توسط امیر تیموری در دوشنبه 88/6/9 و ساعت 4:1 عصر | نظرات دیگران()