امیر تیموری - امیر
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از او پرسیدند بهترین شاعران کیست ؟ فرمود : ] شاعران در میدانى نتاخته‏اند که آن را نهایتى بود و خط پایانش شناخته شود ، و اگر در این باره داورى کردن باید پادشاه گمراه را این لقب شاید ( امرء القیس مقصود اوست . ) [نهج البلاغه]
امروز: یکشنبه 103 آذر 4
بی تو شبها همدم من
گوشه دنج اطاقه
لحظه هارو میشماره
چشم من خیره به طاقه

توکه نیستی توی خونه
انگاری که بی کسم من
این چه سره نمیدونم
که به صبح نمی رسم من

بی تو خسته ام ازاین شب
که مثل یه جغد شومه
اما باتو نمیدونم روزچه وقته شب کدومه
اما باتو نمیدونم روزچه وقته شب کدومه

گل و گلدون هردو خسته
پنجره چشماشو بسته
رنگ زرد خستگیها
روی پرده ها نشسته

دل آیینه روشن
توی تاریکی اسیره
توکه نیستی توی خونه
پس کی خاکش رو بگیره

بی تو خسته ام ازاین شب
که مثل یه جغد شومه
اما باتو نمیدونم روزچه وقته شب کدومه
اما باتو نمیدونم روزچه وقته شب کدومه

رنگ قرمز چراغم
دیوارو به خون کشونده
زوزه باد مزاحم
شیشه هامونو شکونده

چشمای مات عروسک
توی طاقچمون بیداره
ساعت کهنه قدی
هی زمونو میشماره

بی تو خسته ام ازاین شب
که مثل یه جغد شومه
اما باتو نمیدونم روزچه وقته شب کدومه
اما باتو نمیدونم روزچه وقته شب کدومه
روزچه وقته شب کدومه


 نوشته شده توسط امیر تیموری در پنج شنبه 88/9/19 و ساعت 6:9 عصر | نظرات دیگران()
گرید به حالم
کوه و در و دشت
از این جدایی
می نالد از غم
این دل دمادم
فردا کجایی
سفر بخیر ، سفر بخیر
مسافر من
گریه نکن ، گریه نکن
بخاطر من

باران میبارد امشب
دلم غم دارد امشب
آرام جان خسته
ره میسپارد امشب
در نگاهت مانده چشمم
شاید از فکر سفر برگردی امشب
از تو دارم یادگاری
سردی این بوسه را پیوسته بر لب
قطره قطره اشک چشمم
میچکد با نم نم باران به دامن
بسته ای بار سفر را
با تو ای عاشقترین بد کرده ام من


رنگ چشمت رنگ دریا
سینه من دشت غمها
یادم آید زیر باران
با تو بودم با تو تنها
زیر باران با تو بودم
زیر باران با تو تنها


باران میبارد امشب
دلم غم دارد امشب
آرام جان خسته
ره میسپارد امشب
این کلام آخرینت
برده میل زندگی را از سر من
گفته ای شاید بیایی
از سفر اما نمیشه باور من
رفتنت را کرده باور
التماسم را ببین در این نگاهم
زیر باران گریه کردم
بلکه باران شوید از جانم گناهم

این کلام آخرینت
برده میل زندگی را از سر من
گفته ای شاید بیایی
از سفر اما نمیشه باور من

کی رود از خاطر من
آخرین بوسه شبی در زیر باران
رفتی و کردم صدایت
اما در آغوش شب گشتی تو پنهان

این کلام آخرینت....

 نوشته شده توسط امیر تیموری در پنج شنبه 88/9/19 و ساعت 6:9 عصر | نظرات دیگران()
 آلبوم انتظار ( listen )
 نوشته شده توسط امیر تیموری در پنج شنبه 88/9/19 و ساعت 6:7 عصر | نظرات دیگران()
زیر بارون توی ایوون شده خسته یه پریشون
بی پناهه چشم به راهه دوری از اون یه گناهه
دل با تو پاییزش بهاره بهاره ای عمر دوباره دوباره
با تو در دل من غصه جا نداره
زیر بارون توی ایوون شده خسته یه پریشون
بی پناهه چشم به راهه دوری از اون یه گناهه هه هه هه
تو رو داشتن واسه من یه نیازه
با تو دل از همه چیز بی نیازه
تو رو داشتن واسه من خود عشقه
با تو دل پیشه همه سرفرازه
دل با تو پاییزش بهاره بهاره ای عمر دوباره دوباره
با تو در دل من غصه جا نداره
زیر بارون توی ایوون شده خسته یه پریشون
بی پناهه چشم به راهه دوری از اون یه گناهه هه هه هه
ای هوای تازه ای صبح روشن
بامن ودل من مهربون باش
مثل یک ترانه بنشین رو لبهام
یا بشو ستاره توی شبهام
دل با تو پاییزش بهاره بهاره ای عمر دوباره دوباره
با تو در دل من غصه جا نداره
زیر بارون توی ایوون شده خسته یه پریشون
بی پناهه چشم به راهه دوری از اون یه گناهه هه هه هه

 نوشته شده توسط امیر تیموری در پنج شنبه 88/9/19 و ساعت 6:6 عصر | نظرات دیگران()
عشقم عمرم قلبم جانم
بدون که بی تو من نمی مانم
ای رویای شور انگیزم
بی تو من از خودم گریزانم

چشمات که بهونه داره
می خنده به من ستاره
میلاد منی باتو کنم عمر دوباره
پاییز دلم با نفست صبح بهاره
اگه بدونی اگه بدونی
چقدر دوست دارم
اندازه دنیا نه کمه
قد آسمونها نه کمه
مثل خواب ورویا نه کمه

تو گل زیبای باغ بهشتی
نمیشه مثل تو گل پیدا
تو را خدای من هدیه داده
به من مجنون و شیدا
تو خود غشقی و نور امیدی
به شب ظلمت تنهایی
به گل روی تو این من عاشق
نمیشه امروزش فردا

چشمات که بهونه داره
می خنده به من ستاره
میلاد منی باتو کنم عمر دوباره
پاییز دلم با نفست صبح بهاره
اگه بدونی اگه بدونی
چقدر دوست دارم
اندازه دنیا نه کمه
قد آسمونها نه کمه
مثل خواب ورویا نه کمه

یه شب دیدم تو سرزمین رویا
از ابتدا تا انتهای دنیا
قصه عشق من وتو حک شده
یکی یکی رو برگای درختا

یه شب دیدم تو سرزمین رویا
از ابتدا تا انتهای دنیا
قصه عشق من وتو حک شده
یکی یکی رو برگای درختا

چشمات که بهونه داره
می خنده به من ستاره
میلاد منی باتو کنم عمر دوباره
پاییز دلم با نفست صبح بهاره
اگه بدونی اگه بدونی
چقدر دوست دارم
اندازه دنیا نه کمه
قد آسمونها نه کمه
مثل خواب ورویا نه کمه

 نوشته شده توسط امیر تیموری در پنج شنبه 88/9/19 و ساعت 6:6 عصر | نظرات دیگران()
تولد دوباره مو ، مدیون عشقت می دونم
احساسی که دارمو، ممنون عشقت میدونم

تولد دوباره مو ، مدیون عشقت می دونم
خوشی روزگارمو، ممنون عشقت میدونم

بت نجابتی ،واسم نهایتی ، خوده سعادتی
بت نجابتی ،واسم نهایتی ، خوده سعادتی

بگو بیا، میگم کجا ؟ با تو میام تا آسمون
میشه خدا شاهده ما،باهم میریم تا کهکشون

بگو که آرزوت چیه ، ارزش تار موت چیه
سکوت نکن،سکوت چیه ،ببین که رو به روت کیه

بت نجابتی ،واسم نهایتی ، خوده سعادتی
بت نجابتی ،واسم نهایتی ، خوده سعادتی

بگو محض نمونه،شبونه ، ماهو بیار
یه شب میشم دیوونه،میارمش آخر کار

فقط با یک اشاره،ستاره می چینم برات
قرارمون قراره،وفا داره ، هم صداست
فقط با یک اشاره،ستاره می چینم برات
قرارمون قراره،وفا داره ، هم صداست

بت نجابتی ،واسم نهایتی ، خوده سعادتی
بت نجابتی ،واسم نهایتی ، خوده سعادتی

بگو محض نمونه،شبونه ، ماهو بیار
یه شب میشم دیوونه،میارمش آخر کار

فقط با یک اشاره،ستاره می چینم برات
قرارمون قراره،وفا داره ، هم صدات
فقط با یک اشاره،ستاره می چینم برات
قرارمون قراره،وفا داره ، هم صدات

بت نجابتی ،واسم نهایتی ، خوده سعادتی
بت نجابتی ،واسم نهایتی ، خوده سعادتی
بت نجابتی ،واسم نهایتی ، خوده سعادتی
بت نجابتی ،واسم نهایتی ، خوده سعادتی

 نوشته شده توسط امیر تیموری در پنج شنبه 88/9/19 و ساعت 6:5 عصر | نظرات دیگران()
وقتی که دنیا ناسازگاره
شکایت دل از روزگاره
کسی تو دنیا خبر نداره
این دل تنها در انتظاره
خدا می دونه به انتظاره
تمومه عمرم تنها سحر شد
خدا رسونده به قلب تنهام
قلب تو با من یه همسفر شد
آره تو بهاری رقیب نداری
خزون دنیا شده فراری
آره تو بهاری رقیب نداری
خود تو تنها هزار هزاری
دل زارم با تو گلخونه شده
وقتی رفتی بد جور دیوونه شده
گل گلخونم بشو هم خونم
بری میدونم میمیرم
خونه خالی نیست
اشکا جاری نیست
وقتی یادمی عشقم خونه است
پاییز رو سیاه
جای حرف خدا
خونهخونه نیست یه گلخونه ست
آره تو بهاری رقیب نداری
خزون دنیا شده فراری
آره تو بهاری رقیب نداری
خود تو تنها هزار هزاری
آره تو بهاری ...بهاری
بخت خوش این روزها هم خونه شده
آشیونه غمهام ویرونه شده
عشق تو جونم شده درمونم
بری میدونم میمیرم
خونه خالی نیست
اشکا جاری نیست
وقتی یادمی عشقم خونه است
پاییز رو سیاه
جای حرف خدا
خونه خونه نیست یه گلخونه ست
آره تو بهاری رقیب نداری
خزون دنیا شده فراری
آره تو بهاری رقیب نداری
خود تو تنها هزار هزاری


 نوشته شده توسط امیر تیموری در پنج شنبه 88/9/19 و ساعت 6:4 عصر | نظرات دیگران()
ای تو بی تکرارتر از حادثه
بیش از اینها انتظار دیگه بسه
به من از فرسنگها دوری تو
گرمی حرم نفسهات می رسه
انتظار عزیز من دیگه بسه
بسه بسه انتظار
بسه بسه بسه انتظار
بسه بسه انتظار
اره بسه بسه دیگه انتظار
لحظه لحظه های خاطرات من
با تو بود ای چشمه حیات من
گر چه ما افتاده ایم از هم جدا
هر زمان یاد توام ای اشنا
دل من خیلی برات دلواپسه
انتظار عزیز من دیگه بسه
بسه بسه انتظار
بسه بسه بسه انتظار
بسه بسه انتظار
اره بسه بسه دیگه انتظار
بندگیمو با خدا هر روز تازه می کنم
درد دلو با اونکه محرم رازه می کنم
عاشق تو موندن رو کسب اجازه می کنم
بندگیمو با خدا هر روز تازه می کنم
درد دلو با اونکه محرم رازه می کنم
عاشق تو موندن رو کسب اجازه می کنم
عشق تو خیلی برام مقدسه
انتظار عزیز من دیگه بسه
بسه بسه انتظار
بسه بسه بسه انتظار
بسه بسه انتظار
اره بسه بسه دیگه انتظار
بندگیمو با خدا هر روز تازه می کنم
درد دلو با اونکه محرم رازه می کنم
عاشق تو موندن رو کسب اجازه می کنم
عشق تو خیلی برام مقدسه
انتظار عزیز من دیگه بسه
بسه بسه انتظار
بسه بسه بسه انتظار
بسه بسه انتظار
اره بسه بسه دیگه انتظار

 نوشته شده توسط امیر تیموری در پنج شنبه 88/9/19 و ساعت 6:4 عصر | نظرات دیگران()
عزیزم توجاده فدا شدن
اونکه هرگز نمی شه خسته منم
اونیکه با صد امید و آرزو
دلشو بسته به عشق تو منم
اونیکه با صد امید و آرزو
دلشو بسته به عشق تو منم

آخه تو پاک و نجیبی
تو یه احساس عجیبی
نکنه فرشته ای تو

تا ندای عشق رسید بر من
تا ندای عشق رسید بر من
شوق زندگی دمید بر من
شوق زندگی دمید بر من

آخه تو پاک و نجیبی
تو یه احساس عجیبی
نکنه فرشته ای تو

می خوام تو دریای چشات تا جون دارم شنا کنم
می خوام حساب خودمو از عاشقا جدا کنم
فدا شدن برای تو دلیل زنده بودنه
می خوام عشق و جنونمو لایه قصه ها کنم
می خوام عشق و جنونمو لایه قصه ها کنم

آخه تو پاک و نجیبی
تو یه احساس عجیبی
نکنه فرشته ای تو

 نوشته شده توسط امیر تیموری در پنج شنبه 88/9/19 و ساعت 6:3 عصر | نظرات دیگران()
طرز نگاهت
اون صورت ماهت
چشمای نازت
دل عاشق نوازت
میکشه منو دلو میکشه منو میبره به رویاها
میکشه منو دلو میکشه منو میبره اون بالاها
توی آینه دو چشمات قطره های اشک منو ببین
توی مرمر نگاهت ماجرای عشق منو ببین
توی آینه دو چشمات قطره های اشک منو ببین
توی مرمر نگاهت ماجرای عشق منو ببین
طرز نگاهت
اون صورت ماهت
چشمای نازت
دل عاشق نوازت
میکشه منو دلو میکشه منو میبره به رویاها
میکشه منو حالا میکشه منو میبره اون بالاها
جون نا قابل من فدایت
دوست دارم تا مرز بی نهایت
آرزو یم بودی و هستی عزیزم
این شده قشنگترین حکایت
طرز نگاهت
اون صورت ماهت
چشمای نازت
دل عاشق نوازت
میکشه منو دلو میکشه منو میبره به رویاها
میکشه منو دلو میکشه منو میبره اون بالاها
ای عشق آسما نی من رو یای جاود ا نی من
نمیخوام بی تو من د نیا رو گرمی زندگانی من
طرز نگاهت
اون صورت ماهت
چشمای نازت
دل عاشق نوازت
میکشه منو دلو میکشه منو میبره به رو یاها
میکشه منو دلو میکشه منو میبره اون بالاها

 نوشته شده توسط امیر تیموری در پنج شنبه 88/9/19 و ساعت 6:1 عصر | نظرات دیگران()
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
محمدرضا شجریان ( ادامه )
محمدرضا شجریان
شهرام شب پره
شکیلا
ستار
رضایا
دی جی علی گیتور
هایده ( ادامه )
هایده
مهستی
داریوش
رضا پیشرو
مجید اخشابی
محمد اصفهانی
حمیرا
[همه عناوین(1270)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا داغ کن - کلوب دات کام