دیس لاو

دیس لاو Lyrics

مانکن مخته صفر ، دو ، یک ها... من رفتم تنها موندی نه حالا بشین منتظرم آره حتما میام پیشت من میرم تو تنها میمونی وقتی با تو دوست شدم گفتم اون الان برد به داداش کوچولوت گفتی اونم از ذوق مرد که با ساسی دوستی داشتی آرزو می چیدی خیلی دوستم داشتی ولی شرمنده پیچیدی می خوای نفرین کنی نفرینا رو من کردم من یه مسافر بودمو بر نمی گردم من یه مسافر بودمو معنیشو می خونی چیزی که خواستم گرفتم خودتم می دونی التماس میکنی به من صد بار که چی تو یه هرزه ای باید سنگسار بشی منو صد بار به چی آره فروختی آسون هر روز از چشات میومد دروغی بارون یه دفعه سیمای خوبم جلوه بد شد از تو و امثال تو من چندشم شد چون من رفتمو داغی بپا که نپزی ساسی چرا رفتی بابا خفه شد عوضی من میرم تو تنها با شبها می سازی بیداری از گریه من میرم تو می بازی منو ول کردی و مثل سگ پشیمونی شبا گریه می کنی به درک که اینجوری ببین لاشتم میدم دست مرغای دریایی خفه شو اسممو نیار زنیکه ی هرجایی میون این همه شلوغی و همهمه بگو کی شده به جای من تازه همدمت دلی که دل نبود ولی دلا رو برد این طلوع دوبارست اون ستاره مرد اون ستاره برد ولی منو هر چند از غم هر شب میومد اشکم پس من از غم می میرم حتما شخصا هشدار میدم من کتبا از تو متنفرم چرا درک نمی کنی من نمیام سمت تو نکن سعی بی خودی که من برگردم بهم تو سجده می کنی برو گم شو عوضی نزن زجه بی خودی من میرم تو تنها با شبها می سازی بیداری از گریه من میرم تو می بازی تو تا هفت شمردی دیگه ساسانو نداری دیگه نباف واسه خودت تو داستانای طلایی بابا بسه خفه شو دیگه صداتو نشنوم اگه تو شمری بدون من مالک اشترم یکشنبه شروع کردیم و یکشنبه اتمام من از چشات بدم میاد نکنی کتمان مثل شماره آخر موبایلت این بار می چرخی به دور من تو هفتاد و شیش بار ازت بدم میاد بهت می گم هزار بار من سالم رد شدم از این سیمای خاردار من همه حرفامو ببین با قلم میگم تو با اون پسره بودی یا من غلط دیدم هم از صدات بدم میاد هم از سیمای زشتت من جهنمو میخوام و تف به بهشتت قلمم از اسم تو دیگه شد خسته ساسان دوستت دارم ، خیلی خوب بسه من میرم تو تنها با شبها می سازی بیداری از گریه من میرم تو می بازی ها گوش کردی این آهنگو خوندم که هر شب گوش بدی 021

 نوشته شده توسط امیر تیموری در دوشنبه 88/6/9 و ساعت 3:37 عصر | نظرات دیگران()